تشدید حضور نیروهای نظامی آمریكا و دیگر همپیمانان این كشور در منطقه ژئوپلتیك خاورمیانه كه با حمله نظامی آنان به دو كشور افغانستان و عراق صورت گرفت، این منطقه حساس كه مورد توجه جهانیان است را با بحرانها و تشنجهایی روبهرو كرده استاین حملات كه در پی حادثه 11 سپتامبر در آمریكا و با شعار «مبارزه با تروریسم و بسط و گسترش دموكراسی در منطقه خاورمیانه» آغاز شده است، چالشهایی را میان كشورهای منطقه و كشورهای غربی به وجود آورده كه این چالشها در ماههای اخیر سیر صعودی داشته است. در این میان مسئله انرژی هستهای به دستاویز اصلی مناقشه میان ایران و آمریكا تبدیل شده است. بنابراین به نظر میرسد كه روند مناسبات میان ایران و غرب، روندی ناهموار را طی میكند. روندی كه برخی از سران كشورها از آن با نگرانی یاد كردهاند. حال اگر طرح این سخنان را جنگ روانی نیز بدانیم ولی با توجه به حساسیت این موضوع و همچنین طرح این اتهام به ایران كه از خشونت و خشونتطلبان در منطقه حمایت میكند، ضرورت تعیین بحث صلحخواهی ایرانیان را تشدید میكند. بر این اساس این موضوع را با فردی كه در گستره جهانی در خصوص صلح و مبارزه با جنگافروزی فعالیت دارد به بحث گذاشتهایم تا به برخی از راههای برونرفت منطقه از خطراتی كه آن را تهدید میكند، دست یابیم. شیرین عبادی كه برخی رسانهها در غرب از او به عنوان بانوی مسلمان یاد میكنند، به تازگی جایزه «بنیاد كلمبو» را دریافت كرد؛ جایزهای كه به دلیل «پیشبرد گفتوگوی بین ادیان» به عبادی اعطا شد جنگهایی كه در سالهای گذشته در جهان بهخصوص در منطقه خاورمیانه رخ داده است با توجیهات برخی از نظریهپردازان مواجه بوده است. آنان با ارائه نظریاتی چون «تئوری برخورد تمدنها» سعی در توجیه اینگونه اقدامات داشتهاند
شما به عنوان یك فعال حقوق بشر چه دیدی به اینگونه اقدامات دارید و از آن را در چه راستایی ارزیابی میكنید
اینگونه اقدامات جزتجاوز به حقوق مردم بهخصوص مردم بیگناه وغیرنظامی چیزدیگری به دنبال نداشته است، چرا كه مردم افغانستان به خوبی به خاطر دارند كه پس ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و خروج سربازان این كشوراز افغانستان، حكومت ملی در افغانستان تشكیل شد. در این زمان طالبان با كمك مالی آمریكا كه از طریق پاكستان ارسال میشد، به قدرت رسیدند. در نتیجه آنان كابل را فتح و اولین حكومت ملی افغانستان را ساقط كردند .سالها حكومت طالبان بر افغانستان آنچنان مردم افغانستان را به تیرهروزی انداخت كه احتیاجی به ذكر آنها نیست. همچنین هنگامی كه صدامحسین به ایران حمله كرد و هشت سال جنگ را بر مردم ایران تحمیل كرد و 15 شهر ما را ویران ساخت و بمبهای شیمیایی بر سر سربازان و مردم بیگناه ما از جمله ساكنان سردشت ریخت، در آن هنگام صدام حسین محبوب غرب بود. این اقدام زمانی انجام شد كه دونالد رامسفلد به بغداد رفت و صدام را مطمئن ساخت كه آمریكا از او حمایت خواهد كرد. از این ملاقات در آن هنگام گزارش تصویری تهیه و در سراسر جهان به نمایش گذاشته شد. سالها بعد كه تاریخ مصرف صدام به پایان رسید، رامسفلد و همفكرانش از جمله نئوكانها به بهانه «استقرار دموكراسی» به عراق حمله كردند و وضعیتی را برای مردم بیگناه به وجود آوردند كه هر شخص آزاده و بیطرفی را به تامل وامیدارد. اما این اقدامات در پی حوادثی چون 11سپتامبر تشدید شد. اگرچه اعمال تروریستی همواره محكوم است، اما علت حمله به افغانستان و عراق چیزی فراتر از مبارزه با تروریسم و كمك به تحقق دموكراسی بوده است. مسئله در زیادهطلبی كشورهای قدرتمند خلاصه میشود. برای استقرار دموكراسی و تحقق حقوق بشر، صلح مقدمهای واجب است. در شرایطی كه یك كشور با گلولههای كشوری دیگر هدف قرار میگیرد، همه چیز به فراموشی سپرده میشوداما برخی معتقدند كه شما به واسطه رسانههای غربی از سازمان ملل خواستهاید تا ملت ایران را بیشتر مجازات كند?من بارها و بارها در صحبتهایی كه در دانشگاهها و رسانههای مختلف داشتهام، مخالفت خود را با تحریم اقتصادی و جنگ اعلام كرده و گفتهام كه امیدوارم مسائل ایران با گفتوگو و به طریق مسالمتآمیز حل شود. همچنین گفتهام كه اگر شورای امنیت بخواهد تصمیمی علیه ایران بگیرد، این تصمیم نباید به وضعیت اقتصادی مردم ایران صدمه وارد كند. بنابراین هم جنگ و هم تحریم اقتصادی مورد تایید من نیست. از سوی دیگر در عرصه بینالمللی باید به حقوق بینالمللی احترام گذاشت و احترام به حقوق بینالملل ایجاب میكند كه نه از سوی آمریكا و نه از سوی هیچ كشور دیگری حمله پیشگیرانه صورت نگیرد. یعنی اتفاقی كه در عراق افتاد نباید در كشور دیگری رخ دهدمردم ایران بهرغم انتقاداتی كه به برخی موارد دارند، اما در مقابل دشمن خارجی متحد شده و از میهن خود دفاع خواهند كرد. بنابراین آمریكا باید به حقوق بینالملل احترام بگذارد. همچنین احترام به حقوق بینالملل، ایران را نیز بر آن میدارد كه به مصوبات سازمان ملل احترام بگذارد بنابراین ضمانت اجرای عدمقبول قطعنامه از طرف یك دولت نباید تحریم اقتصادی برای آن كشور به دنبال داشته باشد. یعنی اگر دولتی به قطعنامهها عمل نكند مردم آن كشور نباید تاوان این بیتوجهی را بدهند بلكه ضمانت اجرا فقط باید دولتها را در برگیرد.باید توجه داشت كه تحریمهای اقتصادی زیان مستقیم متوجه مردم خواهد كرد، یعنی بنیه اقتصادی را ضعیفتر خواهد كرد. بنابراین من مخالف هر نوع تحریم اقتصادی هستم، زیرا زیان آن مستقیما متوجه مردم است. به این ترتیب مهمترین مسئله باید این باشد كه از وقوع جنگ یا تحریم اقتصادی جلوگیری كنیمدر حال حاضر ایران با دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مواجه است. دو قطعنامهای كه در آنها تاكید شده است كه غنیسازی اورانیوم باید معلق شود. در مقابل این قطعنامهها گزارش مبهم آقای البرادعی و آژانس انرژی هستهای وجود دارد كه گواهی میدهد ایران از مقررات آژانس تخطی نكرده است. بنابراین آنچه در حال حاضر نیاز است جلب اعتماد جامعه جهانی است مبنی بر اینكه ایران كشوری صلحدوست است كه قصد سوءاستفاده هم ندارد
در این راستا عدهای معتقدند كه باید داوطلبانه برای مدتی غنیسازی را متوقف كرد تا از این رهگذر بتوانیم مانع از صدور قطعنامه سوم كه میتواند تحریمهای اقتصادی را به دنبال خود داشته باشد، شویم یا احیانا از وقوع جنگی ناخواسته جلوگیری كرده و پس از فرونشستن تنشهای بینالمللی مجددا با جلب اعتماد جامعه بینالمللی و همكاری با آژانس انرژی هستهای به غنیسازی ادامه داد. نظر شما چیست
من بر این اعتقادم كه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای حق مسلم هر ملتی از جمله ایران است؛ اما در كنار آن اضافه میكنم كه علاوه بر استفاده از انرژی هستهای، ملت ایران حقوق دیگری از جمله زیستن در امنیت، حق حیات و حق برخورداری از رفاه نیزدارد بنابر این پافشاری بر دستیابی به یك حق نباید منجر به محرومیت از سایر حقوق شود. در این زمینه باید قائل به تفكیك دو مسئله شد. مورد اول وضعیت خاصی است كه در رابطه با مباحثی چون انرژی هستهای و مصوبات سازمان ملل پیش آمده است و مورد دوم نگاهی كلی به وضعیت داخلی هر كشوری بدون ارتباط با آن موضوع خاص استدر قرن نوزدهم صلح به معنای فقدان جنگ بود. یعنی اگر كشوری بهطور رسمی درگیر جنگی نبود در زمره كشورهای صلحپذیر قلمداد میشد، اما در قرن بیست و یكم كه در بسیاری از مقولات اجتماعی تحولات عمیقی صورت گرفت، مفهوم صلح نیز دگرگون شدصلح در قرن بیست و یكم عبارت شد از «مجموعه شرایطی كه انسان بتواند با حفظ كرامت انسانی خود در امنیت كامل بسر برد». بنابراین اگر در جامعهای تعدادی از نوجوانان و جوانان آن كشور به علت فقر امكان تحصیل نداشته باشند، جامعه در صلح بسر نمیبرد. اگر در كشوری زنان به علت انتقاد به برخی قوانین تحت تعقیب قرار گیرند و متهم شوند، آن كشور در شرایط صلح بسر نمیبرد. اگر در جامعهای مردم حق نداشته باشند به هر فردی كه مایل هستند رای دهند و آزادی انتخابات از مردم سلب شود آن جامعه در شرایط صلح نیست . به این ترتیب میبینیم كه متاسفانه بسیاری از كشورهای جهان در شرایط «نه جنگ و نه صلح» بسر میبرند. بنابراین در اینگونه كشورها باید حركت عمومی اجتماع به سوی صلح باشد. صلحی كه انسانها را به آزادی و حفظ كرامت انسانی رهنمون سازد. صلح سرمنشاء تمام فعالیتهای حقوق بشری است. فقط در صلح میتوان از اموری چون برابری حقوقی، آزادی بیان، دموكراسی و حق تحصیل صحبت كرد و خواهان آنها بود
شما چه اقدام قابلتوجهی را به عنوان برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر در راستای تحقق صلح انجام دادهاید؟ شما كه به هنگام دریافت جایزه صلح نوبل از گسترش فعالیتهای خود سخن گفتید. اكنون از ایراد آن سخن، سالها میگذرد
من پس از آنكه جایزه صلح نوبل را دریافت كردم با سایر زنان برنده این جایزه تماس گرفتم و پس از گفتوگوهای فراوان، یك نهاد بینالمللی به نام «موسسه زنان نوبل» را تاسیس كردیمدفتر مركزی این موسسه در كانادا تاسیس شد و زنان برنده جایزه صلح نوبل عضو هیات مدیره آن شدنددر سال 1385 به ابتكار و به هزینه این موسسه تعدادی از نهادهای مدنی ایران و تعدادی از نهادهای مدنی آمریكا به مدت سه روز در شهر وین با یكدیگر ملاقات كردند و راههای كاهش تنش بین ایران و آمریكا را مورد بررسی قرار دادند. در پایان نیز من و خانم «جودی ویلیامز» تنها زن برنده جایزه صلح نوبل در آمریكا با آقای البرادعی ملاقات كردیم و مجموعه این نشستها به صورت یك قطعنامه در كنفرانس خبری كه تشكیل شد در اختیار رسانههای بینالمللی قرار گرفت. هماكنون نیز نهتنها زنان برنده صلح نوبل و موسسه زنان نوبل بلكه تعداد كثیری از برندگان صلح نوبل از حركت صلحطلبی كه در ایران شروع شده است، حمایت میكنند پیشنهاد شما مبنی بر تشكیل «شورای ملی صلح» نیز در این راستا قابل ارزیابی است. پیشنهادی كه با تایید «كمیته موقت صلح» در كانون مدافعان حقوق بشر و با «شعار جنگ نه، صلح و حقوق بشر آری» همراه شد.كمیته موقت صلح در تدارك برگزاری «نشست ملی صلح» است. در این نشست قرار است از تمام ایرانیان طرفدار صلح از هر قوم، مذهب، صنف و سنی دعوت شود كه با حضور نمایندگان خود ، «شورای ملی صلح» را تشكیل دهند تا این شورا كه منتخب گروههای مختلف جامعه مدنی ایران است، راهحلی را برای تحقق صلح ارائه كنندمگر كانون مدافعان حقوق بشر یك حزب سیاسی است كه بتواند برای مردم ارائه طریق كند?كانون مدافعان حقوق بشر یك نهاد مدنی است، بر این اساس وظیفه كانون بسترسازی مناسب برای مردم است تا خواستهای خود را تحقق بخشند. یعنی فقط وظیفه تدارك تشكیل چنین شورایی را دارد. به این ترتیب هیچیك از اعضای كانون مدافعان حقوق بشر در پی كسب قدرت سیاسی نیستند. اساسا صلح و حقوق بشر مقولهای فراتر از دولتها و متعلق به مردم است.گفتگواز عبدالرضاتاجیکادوار نیوز - سهشنبه، 25 دی 1386